شعر عاشقانه در وصف معشوق ، بهترین اشعار عاشقانه + شعر عاشقانه برای عشقم

شعر عاشقانه در وصف معشوق

شعر عاشقانه در وصف معشوق ، بهترین اشعار عاشقانه + شعر عاشقانه برای عشقم
شعر عاشقانه در وصف معشوق ، بهترین اشعار عاشقانه + شعر عاشقانه برای عشقم همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر عاشقانه در وصف معشوق

در چشم‌هایت
جنگجویی مغول کمین کرده
جرأت نمی‌کنم
دوستت نداشته باشم
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف معشوق کوتاه

تمام خنده‌هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی
که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت
دلتنگی ام را به باد می‌سپارد

شعر عاشقانه در وصف معشوق از حافظ

نه زمین‌شناسم
نه آسمان‌پرداز
گرفتارم
گرفتار چشم‌های تو
یک نگاه به زمین
یک نگاه به زمان
زندگی من
از همین گرفتاری شروع می‌شود
سبز آبی کبود من
چشم‌های تو
معنای تمام جمله‌های ناتمامی‌ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظه‌ دیدار
فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف معشوقه

عشق اتفاق نیست
که با آمدن و رفتن ها
از چشم بیافتد
عشق تویی
وجودت که عشق باشد
می بخشی تمامِ مهربانیت را
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف معشوق مرد

خنده‌های تو
خدا را بنده نیستند
هر بار می‌خندی
پاره می‌شود
بند دلم
خنده‌های تو
رحم و مروت سرشان نمی‌شود
بیچاره دلم

شعرهای عاشقانه در وصف معشوق

بانو!
آن پیرهن قرمز پولک دارت را بپوش
و مثل یک ماهی
به آغوش من بیا
من هنوز دریا دریا
تو را دوست دارم
⇔⇔⇔⇔

شعری عاشقانه در وصف معشوق

پریشان باد پیوسته
دل از زلف پریشانش
وگر برناورم فردا
سر خویش از گریبانش
⇔⇔⇔⇔

اشعار عاشقانه در وصف معشوق

قطره اشکی که می‌غلتد ز چشمانش به ناز
از تأثر مرغ دل را لانه می‌ریزد بهم
نازک است از بس نکویی رشته آرامشم
با نسیم بال یک پروانه می‌ریزد بهم

یک شعر عاشقانه در وصف معشوق

لبانت قند مصری،
گونه‌هایت سیب لبنان را
روایت می‌کند چشمانت
آهوی خراسان را
من از هر جای دنیا
هرکه هستم عاشقت هستم
به مهرت بسته‌ام دل را،
به دستت داده‌ام جان را
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه سعدی در وصف معشوق

لب‌های تو سوره سوره تفسیر خداست
چشمان تو بی ریا تر از آینه‌هاست
ای سبزترین سبزترین سبزترین
سیمای تو سین هشتم سفره ماست
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف یار

مدامم مست می‌دارد
نسیم جَعد گیسویت
خرابم می‌کند
هردم فریب چشم جادویت

شعر عاشقانه در وصف دوست

گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست
چشمه آرامشم پایین ابروهای توست
خنده کن تا جای خون در من عسل جاری کنی
بهترین محصول‌ها مخصوص کندوهای توست
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف یار حافظ

چشم مست یار من میخانه می‌ریزد بهم
محفل مستانه را رندانه می‌ریزد بهم
دل پریشان می‌کند امواج گیسوی نگار
تا که موی آن پری بر شانه می‌ریزد بهم
⇔⇔⇔⇔

شعر عاشقانه در وصف دوست داشتن

بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد
بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
غبار خط بپوشانید خورشید رخش یا رب
بقای جاودانش ده که حسن جاودان دارد
چو عاشق می‌شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد
ز چشمت جان نشاید برد کز هر سو که می‌بینم
کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد

شعرهای عاشقانه در وصف یار

برایم کتابی بخوان
کتابی که هر واژه‌اش عطر مخصوص دارد
و هر صفحه‌اش ابتدای بهار است
و هر فصل آن، شاخه‌ای از رسیدن
کتابی که بوسیدنت را
به باران بدل می‌کند
و خندیدنت را
به دریای آرام

Comments