شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری ، شعر در مورد
شکوفه های بادام و بهاری همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که
حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
دلم می خواهد باران ببارد
و صدای پاهایت را
قطره های باران
به خانه ام بیاورند
بهار بیا …
که من بی تاب
شقایق های توام
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شکوفه های بهاری
هـرجـا بـروم دلم تورامےخواهد
درتـاب وتبم دلم تورا مےخواهد
در باغ و بهار و گـلشن و گلخانه
هـرجا کـه شوم دلم تورامےخواهد …
شعر عاشقانه شکوفه بهاری
قهوه ات را بنوش بی دغدغه ی فردایی
که آمدنش را هیچ تقویمی تضمین نکرده است !
قهوه ات را بنوش و فکر کن از گندمزارهای دیروز چه مانده است؟
از باغ های سیب شهریور؟ از شکوفه های انار؟
قهوه ات را گرم بنوش بی خیال فصلی که در راه است
دیگر زمستان چه می تواند بکند با برگ هایی که طعم پاییز را چشیده اند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
فروردین تُ یی…
وقتی می‌آیی
شکوفه میزند
تار و پودم..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شکوفه های بهاری
کاش با تو نسبتی داشتم…
مثل بهار، که با شکوفه پرتقال
بوی خاک، که با قطره های باران
یا اندوه، که با سکوتِ ماه
کاش با تو نسبتی داشتم…
شعر عاشقانه شکوفه بهاری
من اگر
به فصل آغوش تو برسم
بهار می‌شوم
شکوفه میدهم ..️
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
فصل ها را بهم ریخته ای!
مگر موعد آمدنت
زمستان نیست؟
پس چرا دلم
پر از شکوفه های بهار شده!…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شکوفه های بهاری
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
شعر عاشقانه شکوفه بهاری
بهار می تواند
نام تو باشد
وقتی که در همهمه ی سبزِ دلم
دوستت دارم هایت شکوفه می زنند…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
باران
چه دلبری می کند برای بهار !
پاییز کم بود
بهار هم عاشق شد …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شکوفه های بهاری
بهار …
همان کوچه ای بود
که دستانت را گرفتم
و گرنه
این فروردین آب زیرکاه
تظاهر به بهار می کند …
شعر عاشقانه شکوفه بهاری
صد فصل بهار آید و
بیرون ننهم گام
ترسم که بیایی تو
و در خانه نباشم …
وحشی بافقی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر عاشقانه شکوفه های بهاری
نوبهار است
در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گُل بدمد باز و تو در گِل باشی
نقد عمرت ببرد غصه دنیا به گزاف
گر شب و روز در این قصه مشکل باشی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر شکوفه های بهاری
بهار
جشن طبیعت است
در پایان هر روز بهار،
باید خاک را بوئید.
شعر عاشقانه شکوفه بهاری
بهار
میان سفره‌ی هفت‌سین
شکوفه کرده است
در قاب عکس تو!
Comments
Post a Comment